امشب ازرندان گریزان می شوم
درمیان مه رویان پنهان می شود
ساعتی فرصت بده با اشتیاق
خاک پایت در بیابان می شوم
هر که آمدبرمزارم اشک ریخت
اوبداندتاسحرهردم پریشان می شوم
خواب خوش تقسیم جهل واشتیاق
خسته ازخود من پشیمان می شوم
ساقی جاهل بریزد خون من درجام تو
تا ببارداشک من هرقطره دریا می شوم
اززمین وآسمان غم می رسدبرجان من
تابدانی دردل شب ازتوپنهان می شوم
بس جدا شد ناله هایم زین قفس
با توچون هستم درمان می شوم
تمرین شعر برای آرامش خودم
غلام حسین حاجی آقا
No comments:
Post a Comment